پژوهشی در باره حجاب و بی حجابی در جمهوری اسلامی ایران و جهان
از آنجا که انسان بنا بر آفرینش خود دارای غرایزمختلفی است که غریزه جنسی یکی از آنها است، لذا در سرتاسر جهان افراد و یا گروه های بسیاری، چه بصورت قانونی و یا غیر قانونی و چه با رعایت یا بدون رعایت شرع و عرف دینی و اجتماعی، در فرایند تامین نیازهای جنسی همه اقشار بویژه جوانان فعالیت می کنند که به مجموع این فرایند صنعت جنسی (صنعت سکسی)گفته می شود.
پژوهشهای سنوات گذشته تا حال اینترنت محور بنده سعید شجاعی سعدی، بعنوان یک فعال و پژوهشگرفرهنگ و صلح جهانی نشان از گردش مالی بین چند ده میلیارد تا چند صد میلیارد دلار(با در نظر گرفتن گردش مالی صنایع مکمل، مانند صنعت لوزم آرایش و البسه و صنایع بهداشتی و غیره) دارد.
نیاز به نیروی کار و جایگزینی جمعیت:
از فردای پایان جنگ جهانی دوم ، دولتهای که کشورشان در جنگ تلافات انسانی بسیار داده بود، برای جبران جمعیت از دست رفته و بمنظور افزایش زاد و ولد، دست به دامن دو سیاست زیر شدند:
1- پذیرش مهاجر و پناهنده و مانند آنها.
2- رواج سکس و برهنگی و نیز حذف تدریجی قید و بندهای سنتی و خانواده گی و اجتماعی و قانونی که مانع صنعت جنسی و صنایع مکمل آن بودند.
تولد اینترنت و ماهواره
با تولد شبکه های ماهواریی و اینترنت که زمینه ایجاد تجاری آنها، از دهه 80 قرن بیستم میلادی شروع و در دهه اول قرن بیست ویک به اوج خود رسید، صنایع جنسی بشدت و سرعت رشد و توسعه یافتند.
از اینجا به بعد دولتهای بزرگ بفکر استفاده سیاسی و ابزاری از این صنعت افتادند و هم اینک تعدادبازدیدهای روزانه سایت های جنسی و شبکه های ماهواریی به صدهها میلیون بازدید میرسد که این نشان دهنده گستره نفوذ سیاسی و اقتصادی بسیار زیاد گرداننده گان جهانی چنین شبکه های ماهواره ای و سایتهایی می باشد.
وضعیت حجاب در جمهوری اسلامی ایران
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران، در اول انقلاب دو نظر کلی در باره اجباری بودن حجاب و یا ادامه انتخابی بودن حجاب وجود داشت.
نظریه اول که افراد با نفوذی چون مرحوم آیه الله طالقانی و مرحوم مهندس بازرگان از آن حمایت می کردند، مسئله حجاب رایک پدیده اعتقادی و فرهنگی میدانستند که فرد خود باید براساس اعتقاد و فرهنگ و نوع تربیت خانواده گی آن را انتخاب نماید و اعمال زور و اجبار را برای حجاب بسیار خطرناک قلمداد می کردند.
نظریه دوم مسئله حجاب را نه یک فرایند اعتقادی و فرهنگی که صرفا یک پدیده اعتقادی و اسلامی می پنداشتند و لذا به فوریت و با بکارگیری و اعمال همه روشهای امنیتی و انتظامی و قضایی بدنبال بر قراری حجاب در جامعه بودند.
سرانجام نظرییه دوم با قلدوری و بنام شرعیت اسلامی حجاب را اجباری نمود و این سیاست تا امروز با فراز و فرودهایی اجرا شده است.
نتیجه حاصله از اجباری شدن حجاب در جمهوری اسلامی ایران
گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و اجباری شدن حجاب، نشان داد که نظر دسته اول درست بوده و اجباری شدن حجاب بدون فرهنگ سازی دراز مدت ، اشتباه محض بوده است، چرا که امروزه دستگاههای تبلیغاتی غربی متاسفانه در اذهان بیشتر خانمها و بویژه دختر خانمهای جوان جا انداخته اند که اجباری شدن حجاب در واقع به اسارت گرفتن خانمها و پایمال کردن حقوق اجتماعی آنها است.
لذا آنها بسرعت و با بکارگیری روشهایی که از طریق ماهواره و یا اینترنت (مستقیم و یا غیر مستقیم ) و غیره آموزش داده می شوند، عملا اجباری بودن حجاب در جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشیده و آنرا تا حد زیادی دور می زنند، تا از دیدگاه خود به حق طبیعی برای انتخاب نوع پوشش برسند.
ادامه این وضع بویژه در 10 سال اخیر سبب یک هردم بیلی در پوشش خانمها در اجتماعات و معابرعمومی شده است.
از سوی دیگر در حال حاضر، هم خانواده های مذهبی که خانم هایشان با مانتو و یا چادر کامل بیرون می آیند و چه خانواده هایی که خانمهایشان از سر ناچاری و از ترس مامور، شلاق، یا جریمه و بازداشت تن به نوعی پوشش می دهند که خودشان اسمش را حجاب می گذارند، اما دیگران آنرا بدتراز بی حجابی قلمداد می کنند، واقعا تکلیفشان معلوم نیست چرا که همه چیز شیر تو شیر شده است!.
نظر پژوهشی بنده:
ای کاش متعصبین و تندروهایی که از سر اخلاص، دینداری و یا از سر ریا و تزویر حجاب را بزور بر سر بانوانی کردند که اعتقادی به آن نداشتند، به حرف مرحوم آیه الله طالقانی عمل میکردند و با فرهنگ سازی و بدور از زندان، شلاق و جریمه به خانواده ها فرصت می دادند تا حجاب را انتخاب کنند نه اینکه اکنون بر اثر القاعات دستگاههای تبلیغاتی غربی از طریق ماهواره و اینترنت مسئله حجاب در کنار مسئله عدم اجازه به بانوان، برای ورود به ورزشگاهها، بر اثر ندانم کاریهای مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی در طی 40 سال گذشته ، متاسفانه به یک مسئله جهانی برای صدور قعطنامه و تحریمهای حقوق بشری ضد جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود و از این نظر ما را از عربستان عهد بوقی نیز عقب مانده تر بدانند!.
پیش بینی بنده برای آینده:
بنده بسیار بعید می دانم تا آینده قابل پیش بینی در روند این موش و گربه بازی تغییری حاصل شود، بازی که در طی آن متاسفانه مقامات فرهنگی و غیره در جمهوری اسلامی، با مسئله حجاب و ورود خانمها به ورزشگاهها با دیده امنیتی نگاه می کنند و خانم هایی که به حجاب و مسئله ورود به ورزشگاهها به عنوان یک حق طبیعی که از طرف جمهوری اسلامی ایران بزور از آنها گرفته شده است می نگرند و سازمانهای حقوق بشری و همچنین دولتهای غربی از این دو مسئله بعنوان ابزار سیاسی ضد جمهوری اسلامی ایران استفاده موثر نموده و می نمایند.
لزوم وقوع معجزه برای حل مشکل
آیا معجزه ای لازم است تا این موش و گربه بازی، بلاخره روزی تمام شود یانه؟ بنده حقیقتا نمی دانم، ولی اگر معجزه بتواند این کلاف سر در گم را به سامان برساند، بنده دعا می کنم چنین معجزه ای هر چه زودتر رخ دهد. آمین یا رب العالمین! .
از آنجا که انسان بنا بر آفرینش خود دارای غرایزمختلفی است که غریزه جنسی یکی از آنها است، لذا در سرتاسر جهان افراد و یا گروه های بسیاری، چه بصورت قانونی و یا غیر قانونی و چه با رعایت یا بدون رعایت شرع و عرف دینی و اجتماعی، در فرایند تامین نیازهای جنسی همه اقشار بویژه جوانان فعالیت می کنند که به مجموع این فرایند صنعت جنسی (صنعت سکسی)گفته می شود.
پژوهشهای سنوات گذشته تا حال اینترنت محور بنده سعید شجاعی سعدی، بعنوان یک فعال و پژوهشگرفرهنگ و صلح جهانی نشان از گردش مالی بین چند ده میلیارد تا چند صد میلیارد دلار(با در نظر گرفتن گردش مالی صنایع مکمل، مانند صنعت لوزم آرایش و البسه و صنایع بهداشتی و غیره) دارد.
نیاز به نیروی کار و جایگزینی جمعیت:
از فردای پایان جنگ جهانی دوم ، دولتهای که کشورشان در جنگ تلافات انسانی بسیار داده بود، برای جبران جمعیت از دست رفته و بمنظور افزایش زاد و ولد، دست به دامن دو سیاست زیر شدند:
1- پذیرش مهاجر و پناهنده و مانند آنها.
2- رواج سکس و برهنگی و نیز حذف تدریجی قید و بندهای سنتی و خانواده گی و اجتماعی و قانونی که مانع صنعت جنسی و صنایع مکمل آن بودند.
تولد اینترنت و ماهواره
با تولد شبکه های ماهواریی و اینترنت که زمینه ایجاد تجاری آنها، از دهه 80 قرن بیستم میلادی شروع و در دهه اول قرن بیست ویک به اوج خود رسید، صنایع جنسی بشدت و سرعت رشد و توسعه یافتند.
از اینجا به بعد دولتهای بزرگ بفکر استفاده سیاسی و ابزاری از این صنعت افتادند و هم اینک تعدادبازدیدهای روزانه سایت های جنسی و شبکه های ماهواریی به صدهها میلیون بازدید میرسد که این نشان دهنده گستره نفوذ سیاسی و اقتصادی بسیار زیاد گرداننده گان جهانی چنین شبکه های ماهواره ای و سایتهایی می باشد.
وضعیت حجاب در جمهوری اسلامی ایران
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران، در اول انقلاب دو نظر کلی در باره اجباری بودن حجاب و یا ادامه انتخابی بودن حجاب وجود داشت.
نظریه اول که افراد با نفوذی چون مرحوم آیه الله طالقانی و مرحوم مهندس بازرگان از آن حمایت می کردند، مسئله حجاب رایک پدیده اعتقادی و فرهنگی میدانستند که فرد خود باید براساس اعتقاد و فرهنگ و نوع تربیت خانواده گی آن را انتخاب نماید و اعمال زور و اجبار را برای حجاب بسیار خطرناک قلمداد می کردند.
نظریه دوم مسئله حجاب را نه یک فرایند اعتقادی و فرهنگی که صرفا یک پدیده اعتقادی و اسلامی می پنداشتند و لذا به فوریت و با بکارگیری و اعمال همه روشهای امنیتی و انتظامی و قضایی بدنبال بر قراری حجاب در جامعه بودند.
سرانجام نظرییه دوم با قلدوری و بنام شرعیت اسلامی حجاب را اجباری نمود و این سیاست تا امروز با فراز و فرودهایی اجرا شده است.
نتیجه حاصله از اجباری شدن حجاب در جمهوری اسلامی ایران
گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و اجباری شدن حجاب، نشان داد که نظر دسته اول درست بوده و اجباری شدن حجاب بدون فرهنگ سازی دراز مدت ، اشتباه محض بوده است، چرا که امروزه دستگاههای تبلیغاتی غربی متاسفانه در اذهان بیشتر خانمها و بویژه دختر خانمهای جوان جا انداخته اند که اجباری شدن حجاب در واقع به اسارت گرفتن خانمها و پایمال کردن حقوق اجتماعی آنها است.
لذا آنها بسرعت و با بکارگیری روشهایی که از طریق ماهواره و یا اینترنت (مستقیم و یا غیر مستقیم ) و غیره آموزش داده می شوند، عملا اجباری بودن حجاب در جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشیده و آنرا تا حد زیادی دور می زنند، تا از دیدگاه خود به حق طبیعی برای انتخاب نوع پوشش برسند.
ادامه این وضع بویژه در 10 سال اخیر سبب یک هردم بیلی در پوشش خانمها در اجتماعات و معابرعمومی شده است.
از سوی دیگر در حال حاضر، هم خانواده های مذهبی که خانم هایشان با مانتو و یا چادر کامل بیرون می آیند و چه خانواده هایی که خانمهایشان از سر ناچاری و از ترس مامور، شلاق، یا جریمه و بازداشت تن به نوعی پوشش می دهند که خودشان اسمش را حجاب می گذارند، اما دیگران آنرا بدتراز بی حجابی قلمداد می کنند، واقعا تکلیفشان معلوم نیست چرا که همه چیز شیر تو شیر شده است!.
نظر پژوهشی بنده:
ای کاش متعصبین و تندروهایی که از سر اخلاص، دینداری و یا از سر ریا و تزویر حجاب را بزور بر سر بانوانی کردند که اعتقادی به آن نداشتند، به حرف مرحوم آیه الله طالقانی عمل میکردند و با فرهنگ سازی و بدور از زندان، شلاق و جریمه به خانواده ها فرصت می دادند تا حجاب را انتخاب کنند نه اینکه اکنون بر اثر القاعات دستگاههای تبلیغاتی غربی از طریق ماهواره و اینترنت مسئله حجاب در کنار مسئله عدم اجازه به بانوان، برای ورود به ورزشگاهها، بر اثر ندانم کاریهای مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی در طی 40 سال گذشته ، متاسفانه به یک مسئله جهانی برای صدور قعطنامه و تحریمهای حقوق بشری ضد جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود و از این نظر ما را از عربستان عهد بوقی نیز عقب مانده تر بدانند!.
پیش بینی بنده برای آینده:
بنده بسیار بعید می دانم تا آینده قابل پیش بینی در روند این موش و گربه بازی تغییری حاصل شود، بازی که در طی آن متاسفانه مقامات فرهنگی و غیره در جمهوری اسلامی، با مسئله حجاب و ورود خانمها به ورزشگاهها با دیده امنیتی نگاه می کنند و خانم هایی که به حجاب و مسئله ورود به ورزشگاهها به عنوان یک حق طبیعی که از طرف جمهوری اسلامی ایران بزور از آنها گرفته شده است می نگرند و سازمانهای حقوق بشری و همچنین دولتهای غربی از این دو مسئله بعنوان ابزار سیاسی ضد جمهوری اسلامی ایران استفاده موثر نموده و می نمایند.
لزوم وقوع معجزه برای حل مشکل
آیا معجزه ای لازم است تا این موش و گربه بازی، بلاخره روزی تمام شود یانه؟ بنده حقیقتا نمی دانم، ولی اگر معجزه بتواند این کلاف سر در گم را به سامان برساند، بنده دعا می کنم چنین معجزه ای هر چه زودتر رخ دهد. آمین یا رب العالمین! .
No comments:
Post a Comment