تحلیل، پشت پرده حمایت روسیه ، چین از جمهوری اسلامی و حمایت آمریکا و هم پیمانان آنها از تظاهرات اعتراضی اخیر در

تحلیل،  پشت پرده حمایت روسیه ، چین از جمهوری اسلامی و حمایت آمریکا و هم پیمانان آنها از تظاهرات اعتراضی اخیر در ایران
یادآوری مهم :
این یک مطلب تحلیلی - پژوهشی است که از دید نگارنده آن، برای موجودیت ایران و ایرانی بسیار مهم و سرنوشت ساز است، لطفا بعد از مطالعه و در صورت تمایل آنرا به دیگران نیز سفارش فرمایید. ضمنا بنده بی ادعا از شما خواننده محترم در هنگام خواندن این تحلیل خواهش می کنم بدور از هر گونه جهت گیری سیاسی (چه موافق و چه مخالف جمهوری اسلامی ) و بدور از احساسات و با بکارگیری راستی آزمایی ویژه خود به مطالب مطرح شده با هم عمیقابیاندیشیم، بدیعی است مانند همه تحلیهادر جهان می تواند همه یا بخشهای از آن درست یا نادرست باشد، اگر درست است که گوارای وجودتان و اگر نادرست است پوزش نویسنده را از پیش پذیرا باشید..با سپاس فراوان
واما تحلیل،
با شروع موج اعتراضات اخیر خیابانی در کشور، مقامات و دستگاههای تبلیغاتی دو اردوگاه شرق (روسیه، چین و هم پیمانان آنها) و اردوگاه غرب (آمریکا و متحدانشان) در حال ریختن چنان بنزینی بر آتش بحران اعتراضات در ایران هستند که اگر فورا ما(مردم و مسئولین نظام اسلامی ایران) بیدار نشویم، ملت بزرگ ایران با حدود 8000 سال تمدن آفرینی در جهان، در دهه دوم قرن بیست و یکم خدای ناکرده باید شاهد پدیده ننگین تجزیه، ویرانی و کشتارهای وسیع و تجاوزات گسترده بیگانگان به دختران، زنان و کودکان ایرانی در کشورمان باشیم.
در واقع از شروع تظاهرات خیابانی در ایران تا امروز، اگر بخواهیم اعلام مواضع مسئولین مختلف بنمایندگی از اردگاه خویش را بررسی نمایم به دو سیاست و اعلام نظر بر می خوریم که به شرح زیر است:
الف- پرزیدنت پوتین زیرک و با هوش نقش حامی نظام جمهوری اسلامی ایران را بازی نموده و ضمن حمایت از برخورد نظام جمهوری اسلامی با تظاهرکننده گان خیابانی، به یاد دولت آمریکا می آورد که تو خودت تظاهر کنندگان آمریکایی را در آمریکا و  بویژه در شهر فرگوسن با وحشیانه ترین شکل ممکن سرکوب کردی پس حق نداری به سرکوب تظاهرات در ایران اعتراض کنی (نقل به مضمون) دولت چین نیز کما بیش چنین موضع مشابه ی مسکو را اعلام کرده است.
ب- از سوی دیگر پرزیدنت ترامپ (که مخالفان آمریکایش او را نژادپرست و دارای جنون جنسی می دانند) و تا همین دیروز ایرانیان را ترویست خوانده بود و قانون منع ورودشان به آمریکا را ابلاغ قانونی کرده بود و شدیدترین تحریمهای غیر انسانی را بر علیه مردم ایران (و نه لزوما بر علیه مسئولین نظام جمهوری اسلامی) اجرایی نموده بود و در گسترش فقر و گرسنگی در بین بخش عمده ای از مردم شریف ما نقش آفرینی کرده بود، حالا عاشق سینه چاک مردم ایران شده و با اعلام همه جانبه از تظاهرات خیابانی در ایران، ما را "مردم گرسنه و تشنه آزادی می خواند" که دولت حامی ترویست جمهوری اسلامی ایران(!) پولهای ما را خرج کشورهای عربی مانند سوریه، عراق و یمن و غیره میکند و قول داد  در وقت مناسب ! از مردم ایران در مقابل سرکوبگری جمهوری اسلامی حمایت کنند!"
(نقل به مضمون).
---
بنده سعید شجاعی سعدی، بعنوان کسی که در نوجوانی در پیروزی انقلاب اسلامی 1357 در حد خودش نقش داشته است عرض می کنم شعار همیشگی ما در سیاست خارجی بعد از انقلاب اسلامی "نه شرقی و نه غربی" بود، حتما ما مردم ایران و مسئولین در نظام جمهوری اسلامی ایران کاری کرده ایم که دولتهای آمریکا و متحدانش و نیز دولتهای روسیه، چین و هم پیمانان آنها تمساح وار برای ما اشک می ریزند و یکی بطرفداری از مردم و دیگری بطرفداری از جمهوری اسلامی می خواهند از آب گل آلود ماهی های درشت بگیرند و نهایتا با دمیدن بر آتش اختلافات و هرچه بیشتر خشونت بار کردن اعتراضات خیابانی، زمینه دخالت نظامی در ایران را فراهم سازند که در چنین صورتی خدای ناکرده ویرانی و تجزیه کشور و زمینه ذلت، بدبختی و آواره گی و برده گی ایرانیان را مهیا سازند( برای نمونه می توان به کشتار و تجاوزات جنسی نیروهای اشغال گر در سوریه، عراق، افغانستان و لیبی و از همه بدتر اعلام ایجاد نظام رسمی برده داری توسط گروههای که از سوی قدرتهای خارجی حمایت میشونددر لیبی اشاره کرد).
---
 بنده بعنوان یک پژوهشگر فرهنگ و صلح جهانی در اینترنت اصلا بعید نمی دانم پشت پرده هماهنگی و سازشی بین آمریکا و کشورهای غربی از یک سو و روسیه و چین و غیره از سوی دیگر صورت پذیرفته باشد که نتیجه آن احتمالا یشرح زیر است: 
1- برای شروع امریکا خواستار برگزاری جلسه فوری شورای امنیت سازمان ملل متحد می شود تا مثلا به بهانه محکومیت و جلوگیری از سرکوبی تظاهرات توسط جمهوری اسلامی، زمینه حمله نظامی به ایران برای سرنگونی آن بمانند حمله به سوریه، یمن، عراق، افغانستان، لیبی و غیره را فراهم سازد(یعنی همان کاری که عربستان و اسراییل و چند کشور دیگر سالهاست آرزوی عملی شدن آن را دارند اما بشدت از قدرت نظامی ودفاعی ایران می ترسند لذا جرات عملی کردن آن را تا کنون به خود نداده اند).
2- روسیه و چین بعنوان مدافع نظام جمهوری اسلامی وارد صحنه شده و از ایران بعنوان اهرم فشار بر غرب و ابزاری برای کسب امتیاز امنیتی، اقتصادی و سیاسی از آن استفاده کنند (همانکاری که با دولت نگون بخت کره شمالی می کنند و بقیمت فقر و تنگدستی و گرسنگی مردم آنجا، صدهها میلیارد دلار در قالب قراردادهای اقتصادی از کشورهای غربی و بویژه از کشورهای چون ژاپن و کره جنوبی بجیب می زنند).
نتیجه:
در چنین وضعیتی آیا ما مردم (چه موافق نظام و چه مخالف آن) و همچنین نظام جمهوری اسلامی ایران باید به 8000 سال تمدن و فرهنگ آسمانی و انسان ساز خود پشت نمایم و کشور مان را بر اساس نقشه های پشت پرده قدرتهای بزرگ جهانی، با دست خود و بر اساس لج و لجبازی و کینه ورزی میهن و تاریخ و تمدن خود را به تجزیه و ویرانی و نابودی بکشانیم و یا حساسیت پیچ خطرناک تاریخی که در آن قرار گرفته ایم را درک کرده و با آشتی با یکدیگر و فراموشی گذشته فصل نوینی را در تاریخ درخشان خود شروع نماییم؟،.
من شکی ندارم هم نظام اسلامی و هم مردم فهیم ما فریب سیاستمداران زیرک و با هوش مستقر در کاخهای سفید واشینگتن و کرملین مسکو و خلق پکن و غیره رانخواهند خورد و بمانند 8000 سال گذشته ملتی استوار و درخشان در همه زمینه ها و متحد وسربلند باقی خواهیم ماند، چرا که ملت بزرگ و آریایی وآسمانی ایران با هوش و استعداد خدا دادی خود نه تنها فریب بازی سیاستمداران جهانی را نمی خورند بلکه همه آنها را نیز بازی خواهند داد، بنده منافع و امنیت ملی کشور را در برقراری توازن و مشابه در روابط با کشورهای غربی و شرقی می دانم . تا نظر شما خواننده فهیم چه باشد؟.