Monday, August 24, 2015

what they did to me ! گر آینه رخ تو بنمود کج ......خود شکن آینه شکستن خطا ست



خوبی روزگار به آنست که میگذرد، عوام چه گل سروده است که :



روزگار، است آنکه گه عزت دهد گه خواردارد....چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

---

گاه می شود که بازیگران ریز و درشت و صاحب قدرت در یک روستا و یا یک شهر و حتی بالاتر، سناریوی را برای فرد و افرادی که صاحب فکر و اندیشه و عاقبت اندیشی اند ، مینویسند و بوسیله سوی استفاده از موقعیتهای اداری خود، اجرای سناریو را با چنان مهارتی پوشش شرعی و قانونی میدهند که گاه شیطان عرق شرم بر پیشانیش می نشیند، که ای خالق هستی ، آیا من را شیطان آفریدی یا این افراد را ؟!

----

  با اجرای موفقیت آمیز سناریو قند در دل طراحان و مجریان آن آب میشود ، چرا که از دید آنها مانع بزرگ کسب رانت و زمینخواری و قدرت بیشتر را از سر راه خود با حیله و مکر برداشته اند!.

----
آدم حیران میماند که این جماعت یعنی آنقدر درک حتی یک فرد معمولی را هم ندارند که بدانند دشمن هر کس جهل و قدرت طلبی و طمع بی حد و حصر برای کسب ثروت و شهرت و لذت اوست و نه آن افرادی را که با اندیشه و فکر و توان بالای خود با پیشبرد درست و علمی کارها ، سبب رونق در زندگی و پیشرفت جامعه و در نتیجه امنیت بیشتر برای همه و منجمله همین افرادند!.

 افراد بزرگ حتی دربند هم کارهای بزرگ میکنند! افراد بزرگ، شیطنت و صدمات افراد کوچک که با توهم خود را بزرگ می بینند، را بسیار ریز و کوچک می بیند، به همین دلیل است که از آزار و اذیت و پرونده سازیهای اینها نه تنها ناراحت نمی شود که با خوشحالی و از صمیم قلب آنها را می بخشد ، چرا  که بخوبی میدانند چنین افرادی بیمارند و حرص و طمع، فکر و درک و آینده نگری آنها را بسیار کاهش داده است! اما تاریخ حیات بشر و تاریخ ولایت و دیار ما نشان داده است که :

---

مگر می شود کارهای بزرگ بدست آدمهای کوچک سپرده شود و نتیجه کار درست از آب در آید!

مگر می شود تا ابد دیگران را با سوی استفاده از ارتباطات و موقعیتهای گذشته و حال  غیر موجه جلوه داد !

مگر می شود تا ابد با حمایت این و آن ترک تازی کرد و لجن و گند کاری خود را بر چهره پاک و منزه دیگران مالید!.


مگر می شود برای همیشه ماه را پشت ابر قرار داد !. مگر می شود برای همیشه همه را فریب داد !

مگر می شود امور را بخوبی پیش برد ولی کارها را بدست افراد پست و بی سواد و بی انگیزه و بی طرح و برنامه سازنده و بدرد بخور سپرد!.

-----

معلوم است که نمی شود که اگر می شد وضع همه جانبه شهر و دیر ما این چنین اسفناک و حشتناک و آشفته نبود !. پس

 بزرگان و تصمیم سازان شهر و دیار ما تا دیر نشده  و بیشتر از این دیار بزرگ به عقب ماندگی و فساد و رانت و سوی مدیریت

 دچار نشده، باید کاری کنند کارستان و با تجدید نظر در سیاستهای شهر امور را بسمت و سوی بایسته رهنمون سازند، چرا

 که بنظر می رسد آش بقدری در این شهر و دیار شور شده است که صدای همه میهمان و صاحب مجلس را در آورده است ! والسلام.  

  
 گر آینه رخ تو بنمود کج ......خود شکن آینه شکستن خطا ست

Friday, August 21, 2015

ISLAMISM AND NATIONALISM IN IRAN,-- ملی گرایی و اسلامگرایی در ایران


بدون کمترین تردیدی  ارزشهای  ایرانی و اسلامی در ایران باقی مانده و باقی هم خواهند ماند. چه آنها یی که در طول نزدیک به 1400 سال ورود اسلام علوی به ایران سعی کردند، اسلام را دین قوم عرب معرفی کنند ، و جنایات بسیار شنیع و تجاوزات جنسی به زنان و کودکان و کشتار وسیع و وحشیانه اعراب بدوی و تازه مسلمان شده،  درزمان حمله به  ایران و نیز بهنگام  فتح ایران در زمان یزدگرد سوم  ساسانی را به پای اسلام گذارند( بمانند دوران پهلوی پدر و پسر)، و چه آنهایی که بنام  شریعت اسلام در این 1400 سال خواستند ریشه فرهنگ و تمدن ملی و ارزشهایی ایرانی  که حدود 6000 سال قبل از


 اسلام و 1400 سال بعد ازورود اسلام  به ایران  سابقه داشته و دارد، را از بین برده و فرهنگ قوم عرب  را بنان شریعت اسلامی در ایران پیاده کنند(بویژه در دوران منحوس ساسله خائن و بی کفایت و فاسد قاجار)   راه بجایی نبرده و در آینده قابل پیش بینی هم بسیار بعید است ، راه بجایی ببرند.

--
بنابراین نه ملی گراها میتوانند اسلام ناب محمدی و مذهب جعفری را از توده های مردم جدا سازند و نه آنها که سعی دارند ریشه تفکرات و آداب و سلوک ملی  را در ایران بخشکانند ، موفق به اینکار خواهند شد.

--
در واقع حتی فکر کردن به حذف یکی از این دو در ایران فکری بیهوده ، هزینه بر و سوزاندن فرصتهای بیشمار ملی و مذهبی برای پیشرفت و توسعه ارزشهای ملی و مذهبی  و رشد و توسعه همه جانبه در ایران است.

قدرتهای استعمار گر غربی و شرقی همیشه خواسته اند تا یکی از این دو تفکر را مقابل دیگری قرار دهند و آب را گل آلود نموده و از آن ماهی درشت بگیرند.


دیندار واقعی و روشنفکر واقعی و نیز وطن پرست واقعی در ایران کسی  است که نگذارد بیگانگان از اعتقادات آنها برای نابودی ایران و ایرانی و مسلمان و اسلامگرایی در ایران ، سوی استفاده کنند.

خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران شاهد آنیم که برغم برخی شعارهای افراد و احیانا تشکلهای کوچک متعصب و خشک مقدس ، چه دردوران امام خمینی ره  و چه در دوران رهبری حضرت آیه الله خامنه ای  نه تنها به ارزشهای ملی کم توجه ای نشد که بیشترین رشد و پیشرفت و توسعه ارزشهای ملی و فرهنگی  ایران در طول تاریخش را در دوران پس از انقلاب اسلامی شاهد بوده ایم. بنده اگر دعوت شوم حاضرم  در هر مناظره و همایش و سمینار و مانند آن موارد گفته شد را به بحث و تبادل نظر بگذارم .


نتیجه این مطلب آن که :


 ایران و شریعت محمدی و علوی و جعفری با ملیت و ارزشهای فرهنگی ما مثل شکر و آب  در هم تنیده و جدا نشدنی است. پس بهتر است با اتحاد کامل همه بفکر پیشرفت و توسعه همه جانبه ایران عزیز باشیم  و با درایت خود نگذاریم ایران به عراق و افغانستان و سوریه و یمن و لیبی دیگر خدای ناکرده  تبدیل شود و زنان و دختران ایرانی بمانند زنان و دختران این کشورها بین اعضای بسیار وحشی گروههای متجاوز و کشتارگر و ویرانگر تکفیری و حامیان شرقی و غربی آنها دست بدست گردند هر روز و هر ساعت شاهد کشتار و ترور و بمب و عملیات انتحاری در ایران عزیز باشیم که در این صورت


 همه موجودیت ایران و ایرانی و شریعت اسلامی به نابودی ابدی کشانده می شود که انشالله ایم آرزو را دشمنان ایران و ایرانی و اسلام علوی بگور خواهند برد چرا که یکبار دیگر همه اقشار ملت بزرگ و سر فراز  ایران و  دولتمردان جمهوری اسلامی ، اجازه نخواهند داد تا بیگانه آنها را بازی دهند و با سوی استفاده از دو تفکر فوق الذکر در ایران جنگ و کشتار و ویرانی و تجاوزات جنسی  وحشیانه راه بیندازد. انشالله که چنین خواهد شد.آمین یا رب العالمین

who was Cyrus the great and what did he say about human rights?


The Declaration of Human Rights written by Cyrus the Great has been hailed as the first charter of human rights, predating the Magna Carta by nearly two millenniums (~1700 years) and in 1971 the United Nations was published translation of it in all the official U.N. languages. It is now kept in the British Museum and it is no exaggeration to say that it is one of the most precious historical records of the world. Also a replica of the Cyrus cylinder is kept at the United Nations Headquarters in New York.
Cyrus the Great
 Cyrus the Great is regarded as one of the most outstanding figures in history. His success in creating and maintaining the Achaemenid Persian Empire was the result of an intelligent blending of diplomatic and military skills and his rule was tempered with wisdom and tact. He respected the culture, language and religion of subdued nations and did not assimilate nations in similar methods. He considered all nations equal in terms of their rights. Cyrus was relatively liberal and he was the first king who put an end to slavery and dictatorial oppression. While he himself ruled according to Zoroastrian beliefs, he made no attempt to impose Zoroastrianism on the people of his subject territories. He was a very down to earth person. The Persians called him “father”, the Greeks saw him as “A worthy ruler and lawgiver” and the Jews regarded him as “The Lord’s anointed”. His ideals were high, as he laid down that no man was fit to rule unless, he was more capable than all of his subjects. As an administrator Cyrus’ insight was great, and he showed himself both intelligent and reasonable. His humanity was equaled by his freedom from pride, which induced him to meet people on the same level, instead of affecting the remoteness and aloofness, which characterized the great monarchs who preceded and followed him.
History has further labeled him as a genius, diplomat, manager, and leader of men, the first great propagandist and able strategist. Cyrus was indeed worthy of the title “Great”.
Cyrus the Great in Babylonia
 Cyrus the Great created the first humaneequal and religiously tolerant empire that consisted of a multitude of different languages, races, religions and cultures. It was the largest empire the ancient world had known, stretched in three continents and twenty-five nations. It made possible the first significant and continuous contact between East and West. The Persian Empire was also the first system of Federal Governments in the world! There were many states that were run by smaller kings who were under the great king or Shahan-Shah (King of Kings) and ultimately a courthouse (Kings & Queens could be sued by their own citizens for any wrongdoing). In detail, Each State had absolute internal autonomy to do as they pleased in their own internal affairs. It was a primitive form of Federalism in comparison to today’s Federal systems, but imagine back then when everyone including China, Egypt, Greece and later Rome practiced slavery and colonialism, Persians put an end to slavery and dictatorial oppression and granted internal autonomy to all states. All states had control over their affairs, their Educational system, local languages and even their own military forces! The only things that Persepolis required was absolute obedience to central government on international political and military affairs. Persian respect for local traditions, laws, languages, and religions set the foundation of a relatively benevolent empire.
Federalism is what made Persia strong! Even in times of war, each nation had to provide their own military force and combine they had to defend Mother Persia! They had to defend the Empire because the Empire guaranteed their internal autonomy, rights, freedom, independence, equality and humanity! This was the system, which Emperor Cyrus the Greatbuilt and the first humane Federal Empire of its kind in the world.
  Reconstruction of Persepolis: The royal ceremonial capital of the Persian Empire Art - Reconstruction of Persepolis 1
 International Cyrus Day: October 29 is The World Cyrus Human Rights Day celebrated worldwide. Supporters of human rights cherish this day to mark the famous Cylinder of Cyrus which is known to be the first chapter of human rights in the world, it was the day Cyrus put an end to slavery and dictatorial oppression, his goal was to exterminate such inhuman traditions around the world. By doing so, the Persians pioneered the freedom of religion and culture of the minorities in the world. On this day Cyrus was officially crowned and on the day of coronation, Cyrus read the Charter of Freedom out after he put on the crown with his hand in Marduk Temple. In the Charter, after introducing himself and mentioning the names of his father, first, second, and third ancestors, Cyrus says that he is the monarch of Persia, Babylon, and the four directions. Cyrus observed a policy of tolerance and equality during his time that was the key to creation of the greatest form of united nations and empire in the world.
Cyrus the Great entered the city of Babylon in 539 B.C.E, and liberated and protected the 50,000 Jews from captivity who were imprisoned by Babylonians and assisted them to migrate to their homeland and helped them to reconstruct their temple in Jerusalem at Persian taxpayer expense along with major fundings from his own royal treasury. Cyrus's edict for the rebuilding of the Temple in Jerusalem marked a great epoch in the history of the Jewish people and he was later considered as a messiah sent by Yahweh in the Hebrew Bible (Old Testament) as the patron and deliverer of the Jews. From these statements it appears that Cyrus the Great, king of Persia, was the monarch under whom the captivity and slavery ended.
  Entrance area to the city of Neo Babylon during Persian Achaemenid era Art - Entrance of Cyrus the Great to Babylonia
Cyrus read the Charter of Freedom out after he put on the crown:
“Now that I put the crown of kingdom of Persia I announce that I will respect the traditions, customs and religions of the nations of my empire and never let any of my governors and subordinates look down on or insult them. I will impose my monarchy on no nation. Each is free to accept it, and if any one of them rejects it, I never resolve on war to reign. I will never let anyone oppress any others, and if it occurs, I will take his or her right back and penalize the oppressor. I will never let anyone take possession of movable and landed properties of the others by force or without compensation. Until I am alive, I prevent unpaid, forced labor. Today, I announce that everyone is free to choose a religion. People are free to live in all regions and take up a job provided that they never violate other’s rights. No one can be penalized for his or her relatives’ faults. I prevent slavery and my governors and subordinates are obliged to prohibit exchanging men and women as slaves within their own ruling domains. Such a tradition should be exterminated the world over...” continue »
Art - Cyrus the Great
  Pasargadae - The Palace of Peace and the Tomb of Cyrus the Great of Persia Art - Reconstruction of Persepolis - Tomb of Cyrus the Great - Pasargadae
Cassandane Shahbanu was an Achaemenid Persian noblewoman and the wife of Emperor Cyrus the Great. Cassandane was the sister of Otanes and daughter of Pharnaspes. She bore four children: Cambyses II (who succeeded his father and conquered Egypt), Smerdis (Bardiya) who also reigned as the king of Persia for a short time, a daughter named Atusa. Princess Atusa later played an important role in Achaemenid royal family, as she married Darius the Great and bore him the next Achaemenian Emperor Xerxes I. According to Herodotus, Cyrus loved his Queen Cassandane dearly and, when she died, ordered all the subjects of his empire to observe “a great mourning.” Cyrus never recovered from the grief of losing her and stayed inactive for the next decade until his death. Behind every great man there's a great woman and vice versa! There is a report in the chronicle of Nabonidus that, when “the king’s wife died,” there was public mourning in Persia along with all the twenty-five nations that were part of the empire lasting for several weeks. Queen Cassandane was buried in the tower called Zendaan-e Solaymaan at Pasargadae Persia.
Cassandane - Shahbanu Wife of Cyrus the Great
Emperor Cyrus the Great and Empress Amitis
 The charter of Cyrus the Great, a baked-clay Aryan language (Old Persian) cuneiform cylinder, was discovered in 1878 in excavation of the site of Babylon. In it, Cyrus the Great described his human treatment of the inhabitants of Babylonia after its conquest by the Persians. Cyrus’ body was brought back to Pasargade; his tomb, which still exists, consists of a single chamber built on a foundation course of six steps. The body was placed in a golden sarcophagus, and the tomb, bore the inscription.
Persian History - Cyrus Charter of Human Rights
 530 B.C.E. - Cyrus the Great was killed in battlefield from a wound inflicted from a poisonous arrow during a campaign against the Massagetes of central Asia. He is considered as the most respected world leaders to date. He always fought side by side with his soldiers and never left them alone in the battlefield.
His last wish was to be buried in Pasargadae in order to turn into Persian soil once again. He apologizes to people for not being able to use the soil of his tomb for some time. Cyrus the great, the founder of the greatest form of united nations to date rests in peace in Pasargadae shedding light on the future of the world civilization.
  Pasargadae - The Palace of Peace and the Tomb of Cyrus the Great of Persia Art - Pasargadae Tomb of Cyrus the Great
  Pasargadae - Tomb of Cyrus the Great on the occasion of the 2500th anniversary Persepolis Ruins - Tomb of Cyrus the Great
 Charter of Freedom: by Cyrus The Great who ruled Persia from 559 B.C.E. to 529 B.C.E:
“My numerous troops moved about undisturbed in the midst of Babylon. I did not allow anyone to terrorise the land of Sumer and Akkad. I kept in view the needs of Babylon and all its sanctuaries to promote their well being. I lifted their unbecoming yoke. Their dilapidated dwellings I restored. I put an end to their misfortunes.”
“I am Cyrus, King of the world, great king, mighty king, king of Babylon, king of the land of Sumer and Akkad, king of the four quarters, son of Camboujiyah (Cambyases), great king, king of Anshân, grandson of Kourosh (Cyrus), great king, king of Anshân, descendant of Chaish-Pesh (Teispes), great king, king of Anshân, progeny of an unending royal line, whose rule Bel and Nabu cherish, whose kingship they desire for their hearts, pleasure. When I well -disposed, entered Babylon, I set up a seat of domination in the royal palace amidst jubilation and rejoicing. Marduk the great god, caused the big-hearted inhabitations of Babylon to ... ... ... ... ... me, I sought daily to worship him.”
“At my deeds Marduk, the great lord, rejoiced and to me, Kourosh (Cyrus), the king who worshipped him, and to Camboujiyah (Cambyases), my son, the offspring of (my) loins, and to all my troops he graciously gave his blessing, and in good sprit before him we glorified exceedingly his high divinity. All the kings who sat in throne rooms, throughout the four quarters, from the Upper to the Lower Sea, those who dwelt in ... ... ... ... ..., all the kings of the West Country, who dwelt in tents, brought me their heavy tribute and kissed my feet in Babylon. From ... ... ... ... ... to the cities of Ashur, Susa, Agade and Eshnuna, the cities of Zamban, Meurnu, Der as far as the region of the land of Gutium, the holy cities beyond the Tigris whose sanctuaries had been in ruins over a long period, the gods whose abode is in the midst of them, I returned to their places and housed them in lasting abodes.”
“I gathered together all their inhabitations and restored (to them) their dwellings. The gods of Sumer and Akkad whom Nabounids had, to the anger of the lord of the gods, brought into Babylon. I, at the bidding of Marduk, the great lord, made to dwell in peace in their habitations, delightful abodes.”
“May all the gods whom I have placed within their sanctuaries address a daily prayer in my favour before Bel and Nabu, that my days may be long, and may they say to Marduk my lord. May Cyrus the King, who reveres thee, and Camboujiyah (Cambyases) my son...”
“Now that I put the crown of kingdom of Persia, Babylon, and the nations of the four directions on the head with the help of God (Ahura Mazda), I announce that I will respect the traditions, customs and religions of the nations of my empire and never let any of my governors and subordinates look down on or insult them until I am alive. From now on, till God grants me the kingdom favor, I will impose my monarchy on no nation. Each is free to accept it , and if any one of them rejects it , I never resolve on war to reign. Until I am the king of Persia, Babylon, and the nations of the four directions, I never let anyone oppress any others, and if it occurs , I will take his or her right back and penalize the oppressor.”
“And until I am the monarch, I will never let anyone take possession of movable and landed properties of the others by force or without compensation. Until I am alive, I prevent unpaid, forced labor. To day, I announce that everyone is free to choose a religion. People are free to live in all regions and take up a job provided that they never violate other’s rights.”
“No one could be penalized for his or her relatives’ faults. I prevent slavery and my governors and subordinates are obliged to prohibit exchanging men and women as slaves within their own ruling domains. Such a traditions should be exterminated the world over.”
“I implore to God to make me succeed in fulfilling my obligations to the nations of Persia, Babylon, and the ones of the four directions.”
Art - Cyrus the Great Portrait
On 12th October 1971 Iran marked the 2500th anniversary of Cyrus’ founding of the Persian Empire. The then Shah of Iran, in his speech opening the celebrations, said:
“O Cyrus, great King, King of Kings, Achaemenian King, King of the land of Iran. I, the Shahanshah of Iran, offer thee salutations from myself and from my nation. Rest in peace, for we are awake, and we will always stay awake...”
Cyrus the Great - Rest in Peace

“May God (Ahura Mazda) always light your path and bless you with lessons to grow by!”

Thursday, August 20, 2015

The first declaration of Human Rights in history, circa 530 B.C, Persia (Iran) was written by Cyrus the great.


With Special thanks to the latest translation of Cyrus Cylinder by Dr. Finkel of the British Museum available for consultaiton (please see below). 
The Cyrus Cylinder housed in the British Museum
Professor Emeritus Richard Nelson Frye has noted of Cyrus the Great (575-530 BC) that: 
Surely the concept of one world, the fusion of peoples and cultures into oneness was one of his important legacies.
The Doyen of Iranian Studies, Professor Emeritus Richard Nelson Frye of Harvard University. Professor Frye was honored for his lifetime achievements in Iranian Studies (spanning 5 decades) by the Persian-American Society (PAS) on March 1, 2008 in the San Francisco Bay area. In his speech at the PAS event Professor Frye noted that Cyrus the Great was the world’s first secular leader who championed human rights and freedoms.
Below is a copy of that new translation from the British Museum; please note that the […] convention means broken or unreadable.
=================================================================
[When …] … [… wor]ld quarters […] … a low person was put in charge of his country, but he set [a (…) counter]feit over them. He ma[de] a counterfeit of Esagil [and …] … for Ur and the rest of the cult-cities. Rites inappropriate to them, [impure] fo[od- offerings …] [dis]respectful […] were daily gabbled, and, intolerably, he brought the daily offerings to a halt; he inter[fered with the rites and] instituted […] within the sanctuaries. In his mind, reverential fear of Marduk, king of the gods, ca[me to an e]nd. He did yet more evil to his city every day; … his [people…], he brought ruin on them all by a yoke without relief. Enlil-of-the-gods became extremely angry at their complaints, and […] their territory. The gods who lived within them left their shrines, angry that he had made them enter into Babylon (Shuanna). Ex[alted Marduk, Enlil-of-the-Go]ds, relented. He changed his mind about all the settlements whose sanctuaries were in ruins and the population of the land of Sumer and Akkad who had become like corpses, and took pity on them. He inspected and checked all the countries, seeking for the upright king of his choice. He took under his hand Cyrus, king of the city of Anshan, and called him by his name, proclaiming him aloud for the kingship over all of everything. He made the land of the Qutu and all the Medean troops prostrate themselves at his feet, while he looked out in justice and righteousness for the black-headed people whom he had put under his care. Marduk, the great lord, who nurtures his people, saw with pleasure his fine deeds and true heart and ordered that he should go to his city, Babylon. He had him take the road to Tintir, and, like a friend and companion, he walked at his side. His vast troops whose number, like the water in a river, could not be counted, marched fully-armed at his side. He had him enter without fighting or battle right into Shuanna; he saved his city Babylon from hardship. He handed over to him Nabonidus, the king who did not fear him. All the people of Tintir, of all Sumer and Akkad, nobles and governors, bowed down before him and kissed his feet, rejoicing over his kingship and their faces shone. The lord through whose trust all were rescued from death and who saved them all from distress and hardship, they blessed him sweetly and praised his name.
I am Cyrus, king of the universe, the great king, the powerful king, king of Babylon, king of Sumer and Akkad, king of the four quarters of the world, son of Cambyses, the great king,, king of the city of Anshan, grandson of Cyrus, the great king, ki[ng of the ci]ty of Anshan, descendant of Teispes, the great king, king of Anshan, the perpetual seed of kingship, whose reign Bel and Nabu love, and with whose kingship, to their joy, they concern themselves.
When I went as harbinger of peace i[nt]o Babylon I founded my sovereign residence within the royal palace amid celebration and rejoicing. Marduk, the great lord, bestowed on me as my destiny the great magnanimity of one who loves Babylon, and I every day sought him out in awe. My vast troops marched peaceably in Babylon, and the whole of [Sumer] and Akkad had nothing to fear. I sought the welfare of the city of Babylon and all its sanctuaries. As for the population of Babylon […, w]ho as if without div[ine intention] had endured a yoke not decreed for them, I soothed their weariness, I freed them from their bonds(?). Marduk, the great lord, rejoiced at [my good] deeds, and he pronounced a sweet blessing over me, Cyrus, the king who fears him, and over Cambyses, the son [my] issue, [and over] my all my troops, that we might proceed further at his exalted [command]. All kings who sit on thrones, from every quarter, from the Upper Sea to the Lower Sea, those who inhabit [remote distric]ts (and) the kings of the land of Amurru who live in tents, all of them, brought their weighty tribute into Shuanna, and kissed my feet. From [Shuanna] I sent back to their places to the city of Ashur and Susa, Akkad, the land of Eshnunna, the city of Zamban, the city of Meturnu, Der, as far as the border of the land of Qutu – the sanctuaries across the river Tigris – whose shrines had earlier become dilapidated, the gods who lived therein, and made permanent sanctuaries for them. I collected together all of their people and returned them to their settlements, and the gods of the land of Sumer and Akkad which Nabonidus – to the fury of the lord of the gods – had brought into Shuanna, at the command of Marduk, the great lord, I returned them unharmed to their cells, in the sanctuaries that make them happy. May all the gods that I returned to their sanctuaries, every day before Marduk and Nabu, ask for a long life for me, and mention my good deeds, and say to Marduk, my lord, this: “Cyrus, the king who fears you, and Cambyses his son, may their … […] […….].” The population of Babylon call blessings on my kingship, and I have enabled all the lands to live in peace. Every day I copiously supplied [… ge]ese, two ducks and ten pigeons more than the geese, ducks and pigeons […]. I sought out to strengthen the guard on the wall Imgur-Enlil, the great wall of Babylon, and […] the quay of baked brick on the bank of the moat which an earlier king had bu[ilt but not com]pleted, [I …] its work. [… which did not surround the city] outside, which no earlier king had built, his troops, the levee from [his land, in/to] Shuanna. [… with bitume]n and baked brick I built anew, and [completed its wor]k. […] great [doors of cedarwood] with copper cladding. [I installed all] their doors, threshold sla[bs and door fittings with copper par]ts. […] I s[aw within it] an inscription of Ashurbanipal, a king who preceded me, […] … […] … [… for] ever.
=================================================================
Special thanks also goes to the Iranian American community for their invaluable assistance with fundraising efforts to build the House of Iran (HOI) in the beautiful Balboa Park in San Diego. The HOI is located in Balboa Park, the HOI is located in Balboa Park, the cultural section of San Diego. Balboa Park hosts over 15 million visitors per year from all over the world. Funding for construction became possible through donations mainly from the Iranian-American community of San Diego. It opened to the public in 2003. The cottage was donated to the City of San Diego in appreciation for the opportunities that the Iranian-American community has found and enjoyed in the city. For more information please visit:www.houseofiransandiego.org
After the completion of HOI, the Board decided to display a replica of the Cyrus Cylinder in front of HOI. This monument attracts the attention of millions of visitors who come to Balboa Park every year.
A replica of the Cyrus Cylinder at the House of Iran in Balboa Park, San Diego.
A close-up of the display of the Cyrus Cylinder as a Declaration of Human Rights at the House 

Tuesday, August 18, 2015

نسخه پیشنهادی بنده شعید شجاعی سعدی برای جلوگیری از تبدیل ایران عزیز به عراق و سوریه و لیبی و غیره



اگر منافع و امنیت ملی و استقلال و تمامیت ارضی ایران را می خواهیم باید نازک نارنجی نباشیم !



 ! من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم --- تو خواه از سخنانم پند گیر و خواه ملال

-
:پیشگفتار

این مطالب را کسی نوشته است که تک تک این کلمات و جملات  این تحلیل و نسخه پیشنهادی برای جلوگیری از(خدای ناکرده) تبدیل شدن ایران عزیز به عراق و افغانستان و سوریه و یمن دیگر با فکر و اندیشه و بررسی کارشناسانه و صد البته با بهره گیری از دانش و تجربیات همه جانبه دوران انقلاب اسلامی و پس از
تا امروز کسب نموده به رشته تحریر در آورده است ، اساس این طرح شناسایی نقاط ضعف و بیان آنها و درمان و جلوگیری از پیشروی سرطان وار آن، در نظام جمهوری اسلامی ایران و کشور عزیزمان است. پس لطفا با دقت فراوان آنرا مطالعه فرموده و به دیگران نیز مطالعه آنرا سفارش فرمایید.

با تشکر سعید شجاعی سعدی ، شیراز، سه شنبه 27مرداد1394

---
به دلایل زیر و در این برهه تاریخی حاضر، ایران و ما ایرانیها، (یعنی همه مردم ایران چه در درون و چه در برون کشور و همه دست اندرکاران حاکمیت اسلامی )محکوم به بصیرت و اتحاد و همبستگی تام و کمال هستیم
---
بدون کمترین تردیدی آشکار است که قدرتهای جهانی و قدرتهای کوچک حامی آنها در منطقه، از وجود 

ایرانی پیشرفته، امن، قدرتمند و پیشرفته بسیار ناراضی و مضطربند.

حتی اگر فرض کنیم که در ایران انقلاب اسلامی هم شکل نمی گرفت و حاکمیت شاهنشاهی هم ادامه می یافت (با وجود وابستگی حاکمیت شاهنشاهی به غرب) باز هم ایران مورد هجمه همه جانبه قرار می گرفت، اما در گستره و حجم و با شدتی کمتر آنچه اکنون درجمهوری اسلامی ایران با آن روبرو هستیم روی می داد.
در شرایط حاضر منطقه و جهان، ایران خاری است در چشم همه بدخواهانش و آشکار و پنهان در تلاشند تا آنرا از درون و برون دچار تفرقه و دشمنی و کینه ورزی و نهایتا زمینه  نابودی و تجریه آنرا فراهم سازند.
---
:سیاستها و روشهای آنها برای از هم پاشیدگی درونی ایران و برونی در شرایط حاضر عبارتند از 
---


-ایجاد و گسترش تفرقه و نفرت و کینه ورزی بین جناحهای حاکمیتی در جمهوری اسلامی ایران  با توسل به هر موضوع اختلاف زا نظیر توافق هسته ای و اصولگرایی و اصلاح طلبی و ملی گرایی و انتخابات و مانند آنها. بسیار خوب است تا شرایط ورود داوطلبان به انتخابات مختلف در کشور هرچه سختگیرانه تر گردد و عالی است اگر رد صلاحیتها برای جلوگیری از ورود غیر خودیها بسیار گسترده و فراگیر باشد. 
- گسترش فساد اداری و تبغیض و رانتخواری و زمینخواری و نیز گسترش فاصله طبقاتی بین مردم و اشاعه فقر اقتصادی و فساد جنسی در جامعه که همه بتواند با کمک تبلیغات گسترده خارجیان در شبکه های ماهواره ای و اینترنتی و مانند آنها ، زمینه یک شورش و طغیان مردمی را در وقت مناسب  فراهم سازد از جمله کارهای اساسی بایسته است.


-اشاعه هر چه بیشتر دادن وعده ها و شعارهای دهان پر کن در بین اعضای نهادی حاکمیتی تا آنجا که مردم ببیند با عملی نشدن آنها ، بین حرف و عمل اعضای آن نهاد ها از زمین تا آسمان تفاوت است، لذا مردم اعتماد  و ایمان خود را به حاکمیت جمهوری اسلامی بتدریج از دست بدهند و زمینه سقوط آن رادر آینده فراهم سازند


- اشاعه سختگیری های فرهنگی و تمرکز بر مسئله حجاب تا آنجا که زنان و مردان طرفدار و دوستدار آزدایهای فردی که حجاب را بمانند هر پدیده دیگر انسانی امری انتخابی و نه اجباری میدانند، احساس کنند حاکمیت اسلامی بزور تو سری می خواهد رو سری سر آنها کند ، لذا از جمهوری اسلامی کینه به دل آنها بیندازند و در موقع لزوم با تبلیغات گسترده خود زمینه شورشهای گسترده را با توسل به این موضوع و سایر موضوعات دیگر فراهم سازند


-بسیار روشن است قدرتهای خارجی پیش گفته، اصلا مایل نیستند کمترین کوتاه آمدن در مواضع  اصولگرایان و اصلاح طلبان و طیف مستقل در حاکمیت صورت بگیرد. آنها بسیار خوشحال خواهند شد که هر روز شاهد وارد کردن اتهامات جدید به یکدیگر از سوی اعضای این سه طیف حاکمیتی باشند، تا نه تنها حاکمیت به اتحاد کامل نرسد بلکه (خدای ناکرده) این اختلافات نهایتا با هدایت نا محسوس آنها در آینده به درگیریهای خیابانی و نظامی منجر شود تا با اعمال سیاستهای خواص وضعیت افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و مانند آن در ایران تکرار شود.


پس هر نوع توافق و اتحاد بین این سه طیف حاکمیتی معنیش آنست که نقشه آنها نا کام میگردد لذا تلاش می کنند تا این سه طیف همیشه با هم درگیر باشند و رقابت سالم بین آنها جایش را به درگیری و کینه و دشمنی بدهد


- باید کاری کرد تا نظام و بویژه دستگاهی امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی بشدت به افراد توانمند و با اندیشه مظنون بمانند و برای آنها بر اساس گزارشهای نادرست و مغرضانه افراد دور بر این گروه بدرد بخور ، پرونده سازی کنند و مراقبت کنند دست آنها به پست ها و مراکز قدرت نرسد. در این صورت خون تازه به کالبد نظام جمهوری اسلامی ایران نمیرسد بمرور بیمار گشته و از پا در می آید.
- باید افراد صاحب تجربه و تخصص و فکر نو را به نظام بدبین کرد و نظام جمهوری اسلامی ایران را در دید آنها نظامی فاسد و خشک و متحجر مذهبی و زورگو و دیکتاتور و دشمن آزادیهای سیاسی و فردی و حقوق مدنی معرفی کرد، تا ضمن زمینه سازی خروج آنها به خارج از کشور، همچنین نظام را از کمک و یاری آنها محروم نمود


-باید کاری کرد تا گروهای فشار و خودسر در حاکمیت جمهوری اسلامی نه تنها حذف نشوند که بشدت تقویت گردند تا به بهانه بی حجابی و یا به خطر افتادن ارزشهای اسلامی و حاکمیتی قصد جان و یا کتک زدن و تهدید مکرر به این و آن فرد و یا گروه را کنند و مرتبا هم بر افراد و گستره فعالیتهایشان هم افزوده شود.در چنین صورتی احساس بی قانوننی و هرج و مرج جامعه را در بر میگیرد و نهایتا منجر به دشمنی مردم و حاکمیت گشته و سبب سرنگونی آنرا فراهم می سازد.


- باید کاری کرد  که همه ایرانیان ساکن در خارج بویژه آنهایی که صاحب سرمایه و تخصص هستند،  نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نظام قرون وسطایی و دشمن آزادیهای فردی و اجتماعی و بی رحم و اعدام گر بحساب آورند و از کمک به آن پرهیز کنند و همیشه از آن بترسند. از سوی دیگر باید کاری کرد که جمهوری اسلامی ایران به ایرانیان خارج از کشور به دید افرادی غرب زده و بی اعتقاد و یا کم توجه به مبانی و ارزشهای دینی نگاه کند که با کمک قدرتهای غربی قصد دشمنی و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را دارند


- تا جایی که ممکن است باید کاری کرد تا کارهای بزرگ (بویژه در بخش های فرهنگی و مالی و مانند آنها ) رادر جمهوری اسلامی به افراد کوچک سپرده شود که زمینه هدر رفتن هر چه بیشتر منابع و فرصتها فراهم شود و در نتیجه ، تبیعض ، سوی مدیریت و رکود فرهنگی و اقتصادی حاکم گردد و به افزایش نارضایتی و فاصله طبقاتی ویرانگر منجر گردد


- باید کاری کرد همه برای رسیدن به اهداف سیاسی و فرهنگی و مالی و کوچک و بزرگ خود دست به ریا و تزویر بزنند 

- بسیار عالی می شود اگر افراد اوباش و اراذل و قاچاق چیان و فروشندگان مواد مخدر و مشروبات الکلی را با ظاهری موجه مثلا به بهانه توبه نمودن آنها (و با ریش و انگشتر و تسبیح) در ابتدا در مراسمها و تشکلهای مذهبی و مردمی وارد نمود و جا انداخت و بعد آنها را به درون نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران نفوذ داد تا با رفتار و اعمال خود زمینه بدبینی مردم به نظام ، به نهایت درجه ممکن فراهم گردد.       
--

 :نتیجه گیری


اگر می خواهیم ایران و ایرانی بماند ، اگر میخواهیم بلای فاجعه بار عراق و افغانستان و لیبی و سوریه بر سرمان نیاید، اگر میخواهیم زنان و دخترانمان بمانند زنان و دختران عراقی و سوری و لیبیایی و نیجریه ای در یک روز صد بار بین اعضای گروههای وحشی و جنایتکار تکفیری و یا  سربازان کشورهای متجاوز دست بدست نگردند، اگر میخواهیم ایران تجزیه نگردد و کشتار و وسیع در آن پدید نیاید ، و بلاخره اگر می خواهیم ایران و ایرانی و فرهنگ 8000 ساله اش و دینش و استقلال و موجودیتش حفظ گردد ، لازم همه بخشهای حاکمیت جمهوری اسلامی


 ایران و همه ما مردم درون و برون کشور با بزرگ منشی خاص خودمان یکدیگر را ببخشیم و به هم اعتماد کنیم ، من ها  ما گردیم  و نگذاریم بار دیگر بلاهایی که اسکندر مقدونی و اعراب و مغولها و شاه حسین صفوی و سلسله خائن و عقب مانده و بی کفایت قاجار بر سرمان آوردند این باربا دست خودمان بر سر خودمان بیاوریم و نگته مهم آخر اگر میخواهیم دولت کشوری چون عربستان جرات نکند کشتار سال 1366 حجاج ایرانی و تجاوز جنسی به دو نوجوان عمره گزار فروردین امسال را تکرار کند، راهی جز اتحاد و بخشش یکدیگر و تعمیق اعتماد بین خودمان 


 و در نظر گرفتن منافع و امنیت ملی بجای منافع و امنیت خودمان و جناحمان، نداریم. لازم است همه نازک نارنجی و زود رنج نباشیم و آستانه تحمل و صبر خود را بالا ببریم، همانگونه که بنده سعید شجاعی سعدی در مقابل همه پرونده سازیها و اعمال بدترین و ظالمانه ترین رفتارها ، هم بخشیدم و هم صبر کردم و هم از 


کوره در نرفتم و هم به خارج از کشور با وجود دو دعوتنامه وزارتخارجه آمریکا مهاجرت نکردم ، ماندم تا بی آنکه کسی از من خواسته باشد و یا ریالی منافع مالی و یا سیاسی داشته باشم با نگارش تحلیل و مطالب سیاسی و فرهنگی و طنز (نظیر مطلب حاضر) به وظیفه ملی و دینی خود بعنوان یک انسان و یک ایرانی مسلمان آگاه به زمان و مکانی که در آن خداوند فرصت زندگی به من داده عمل نمایم ، امیدوارم شما خواننده فرهیخته این مطلب نیز چنین کنید .   

Sunday, August 16, 2015

کمپین ایرانیان در دنیا


    1.   retweeted
      Our face-paint today in New York.
    2.   retweeted
      New York for
    3.   retweeted
    4.   retweeted
      Los Angeles came out to . Follow our campaign .
    5. آل شارپتون از رهبران جنبش مدنی آمریکا ازهمه کلیساهای آمریکا خواست که روز یکشنبه از توافق اتمی با ایران پشتیبانی کنند.
    6. Rev. Al Sharpton will push America's black churches to lobby in favor of the Iran nuclear
    7.   retweeted
      Iran's hardliners say "Death to America", U.S. hardliners say "Bomb Iran Now" Iranians around the world say "PEACE NOW, "
    8.   retweeted
      copenhagen
    9.   retweeted
      in New York
    10.   retweeted
      in New York
    11.   retweeted
    12.   retweeted
    13.   retweeted
      "Historians will laugh at us for being more afraid of Iran than climate change!"
    14.   retweeted
      The bride also joins us to
    15.   retweeted
      Love hearing 'yar dabestani' and 'ay Iran' in this crowd
    16.   retweeted
      Toronto gathering happening.
      • @DirkJuschkat
        Mensch und Lyriker - Aktuelles Buch: Leise Gedanken, cenarius Verlag 2012, ISBN: 978-3-940680-52-5 - Leben schreibt Lyrik
      •  
      • @NicolasDierks
        Philosoph, Autor, Speaker, Umdenker, Vater & Sandsackdonnerer. Denkanstöße und gedankliche Wachmacher für Timeline und .
    17.   retweeted
      Edinburgh, Scotland
    18.   retweeted
      Halifax, Nova Scotia, Canada
    19.   retweeted
      Starkville, MS
    20.   retweeted
      Today for in Cleveland, Ohio
    21.   retweeted
      Thank you professor for
    22.   retweeted
      Hanover NH USA
    23.   retweeted
    24.   retweeted
      EDMONTON . CANADA
    25.   retweeted
      Yokohama, Sendai, Tokyo
    26.   retweeted
      Saskatoon, Canada
    27.   retweeted
      Halifax, Nova Scotia, Canada
    28.   retweeted
      Frankfurt
    29.   retweeted
      Houston, TX
    30.   retweeted
    31.   retweeted
      College Station, Texas
    32.   retweeted
      Seattle, Washington
    33.   retweeted
      New York
    34.   retweeted

  • An important open letter to kamla Harris

      Honorable vice president and candidate for the presidency of the United States, Mrs. Kamla Harris Hello The risk of a major devastating...