تحلیل، تظاهرات و اعتراضات اخیر در کشور
شرایط سیاسی و امنیتی جهانی با وضعیت سال 1388 کاملا متفاوت است و شرایط اقتصادی، فرهنگی و
سیاسی داخلی نیز هم به تبع شرایط جهانی و هم بدلیل گسترش فاصله طبقاتی و توزیع ناعادلانه ثروت
ناشی از فساد اداری، سوی مدیریت، رانتخواری، زمینخواری، و اختلاسهای باورنکردنی در کشور، تا
حد قابل توجه ای تغییر کرده است.
بنده سعید شجاعی سعدی به همه مسئولان محترم جمهوری اسلامی ایران در رده ها ی مختلف پیشنهاد
می نمایم:
برای جلوگیری از تبدیل شدنایران به سوریه، عراق و یمنی دیگر (که با درایت دولت و مردم دشمنان این آرزو
را بگور خواهند برد) و برای آنکه به جنبش مردمی که برای اعتراض به فقر،فساد، تبعیض، رانتخواری،
زمینخواری و غیره به خیابانهای شهرهای مختلف کشور سرازیر شده اند نشان دهید اعتراضات آنها را با
گوش دل شنیده و در سریعترین زمان ممکن با جان دل به آنها پاسخ خواهید داد، هرچه زودتر ضمن عذر
خواهی از مردم زمینه یک گفتمان ملی همه جانبهرا جهت رسیدن به یک آشتی ملی و جلوگیری از سوی
استفاده دشمنان خارجی را فراهم سازید.
نباید گذاشت زمان بگذر و اوضاع از کنترل خارج شود و کاخ سفید و کرملین و غیره خود را حامی مردم
ایران معرفی کنند و در ندانمکاری فاجعه بار استقلال و تمامیت ارضی ایران خدای ناکرده از بین برود.
عذر خواهی بموقع، نه تنها هیچ مسئول و سیاستمداری را کوچک نمی کند، بلکه زمینه بزرگی او را بیشتر
فراهم میسازد.
این نهایت جهل، بی سوادی و سوی مدیریت یک مسئول است که فکر کند عذر خواهی بموقع از مردم
و اعتراف به اشتباهاتی که منجر به ایجاد مشکلات کوچک و بزرگ برای مردم شده است، آنها را جسورتر
می کند تا بر حجم و دامنه اعتراضات و خواسته های خود بیافزایند بهمین دلیل است که بعنوان کسی که
در نوجوانیدر انقلاب اسلامی 1357 شرکت داشته و نیز از جایگاه یک پژوهشگر صلح و فرهنگ جهانی
در اینترنت عرض می کنم اگر محمد رضا پهلوی بجای سال 1357در سال 1355 صدای مردم ایران را
می شنید و دست به یک سری تغییرات اساسی و واقعی در ساختار سیاسی، اقتصادی،
فرهنگی و امنیتی کشور زده بود، این احتمال وجود داشت تا یا اصلا انقلاب اسلامی 1357
در ایران بوقوع نپیوندد و یا وقوع آنبه چند دهه بعد آنهم با کمیت و کیفیت متفاوت تر از آنچه
در انقلاب اسلامی سال 1357 اتفاق افتاد، صورت پذیرد.
از سوی دیگر باید یادآور شد که همه حکومتهای که وجود نارضایتی همه جانبه را در کشورشان رد کرده و
مدعی پشتوانه قوی و همه جانبه و گسترده مردمی بودند ، بدلیل اشتباه محاسبه نهایتا از بین رفته اند
و بازماندگان آنها بعدها مکررا در مصاحبه هایشان به این اشتباه که حاضرنمی شدند وجود مخالفان
سیاستهای خود را به رسمیت بشناسند و بهخواسته های معقول و منطقی آنها پاسخ مثبت دهند،
یکی از دلایل عمده سرنگونی آنها بوده است،اعتراف و اذهان نموده اند،اما دیگر کار از کار گذشته و این
اظهارات خارج از وقت آنها دردی را دوا نکرده است.
به هر حال بنده بی ادعا، از سر دل سوزی و با توجه به شرایط (همه جانبه) داخلی و خارجی، بهترین
راه حل ممکن برایبیرون رفت از همه مشکلات سیاسی،اقتصادی، فرهنگی و امنیتی کشور را گام برداشتن
بسوی یک آشتی ملی تمام و کمال(فوری و بدون وقت کشی) میدانم و خدای ناکرده هر گونه واکنش
انتظامی و امنیتی که منجر به خون و خونریزی گردد را بسیار فاجعه بار، ویرانگر و بنفع دشمنان استقلال،
تمامیت ارضی، جان، مال و ناموس ایرانی می بینم.
بقول ضرب المثل پر معنی فارسی " دوست می گوید گفتم و دشمن می گوید،
می خواست بگویم" و بقول سعدی بزرگ:
"من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم--- تو خواه از سخنم(سخنانم) پند گیر
و خواه ملال".
و بلاخره براساس ضرب المثل پر مغز دیگر فارسی:
" صلاح مملکت خویش خسروان دانند"
پایان
No comments:
Post a Comment