Tuesday, July 21, 2015

i was threatened twice this morning to cut my peaceful and cultural activities on Internet


تهدید و تهدید گر هم تهدید و تهدیدگر های قدیم !!!

---
کجای دنیا با افراد فرهیخته و سرمایه ملی و معنوی خودشان چنین می کنند؟! کجای دنیا سراغ دارید که افراد بدرد بخور را دستگاهای اداری و امنیتی اجازه دهند مورد تهدید و پرونده سازی و تحریم !!! و تنگنای همه جانبه شرم آور قرار گیرند.بله این بود طنز زشت و طنز تلخ سیاه زمانه ما است.    

---

از طریق تلفن عمومی کارتی و با گذاشتن دستمال روی دهانه گوشی با صدای نا مفهوم به  همراهم زنگ زده و می گوید فعالیتهای اینترنتی خودت را قطع کن و گرنه ...

---
مکالمه قطع شد . حدود 10 دقیقه بعد اینبار بدون دستمال دهنی مجددا با یک شماره تلفن کارتی دیگر بمن زنگ زده و میگوید فعالیت های شما در اینترنت مورد تایید نیست و خودت را اصلاح کن و گرنه ... 


ساکت که می شود اوج تنش صدا که یا ناشی از ترس شناخته شدن صدایش و یا شرمی که از تهدیدات داشت به اوج رسیده و به همین دلیل برای نفس تازه کردن مکث میکند و در اینجا به او گفتم که کشور دستگاهای قانونی دارد که اگر فعالیت های بنده خلاف مصالح کشور باشد بدون تعارف برخورد می کند و باز بودن همه وب سایتهای بنده دلیل آنست که ادعای شما مبنی بر زنگ زدن از طرف نهادهای امنیتی یک ادعای بچگانه است با او گفتم که صحبتها و تهدیداتش بوی نمایندگی ارگانهای امنتی را نمی دهد (روش کار آنها چنین مسخره و بچگانه نیست) گفتم حداکثر او می تواند نماینده و اجیر شده چند نفر از افراد تازه بدوران


 رسیده دوربر محل زندگی بنده باشد که فعالیتهای اینترنتی داخلی و خارجی بنده منافع نامشروع و حرام و کثیف آنها را از دید خودشان تهدید می کند و با گفتن این جمله مثل آنکه فهمیده باشد بند را آب داده با گفتن اینکه ما خیر خواه شما هستیم و می خواهیم شما خودتان را اصلاح کنید و گرنه ... با یک خدا حافظی سریع و با نفس نفس زدن فراوان مکالمه را قطع کرد ! حالا دیدید چرا می گویم تهدید و تهدید گر هم تهدید و تهدیدکنندهای قدیمی !!!


بهرحال من که خیلی ترسیده ام و اکنون در درمانگاه محل زیر سرم  هستم و فردا میخوام بروم دنبال سوراخ موش بگردم تا خودم را آنجا مخفی کنم تا از شر شما بی رحم های خفن دور بمانم !!!


البته این جوان اجیره شد اگر تلفن را با صدای نفس نفس بلند قطع نمی کرد  به او می گفتم بابا به آنها که تو را اجیر کرده اند تا تهدیدات شجاعانه تلفنی آنهم از نوع تلفن کارتی کنی برو به آنها بگو :


شما که چند ده میلیارد تومان رانت کوفتی و سوی استفاده از موقعیت اداری نوش جان کرده اید! بابا فقط 5 میلیارد تومانش را بابت حق سکوت بمن میدادید ! و آنوقت از تمام امکانات و هنرم برای جاده پاک کنی شما برای خوردن هر چه بیشتر  رانت و بیت المال بهرمند می شدید! نه اینکه فقط برای ترساندن طرف بیاید نفر اجیر کنید و با تهدید خشک و خالی بنده را وادار به سکوت کنید !


نگویید آقای شجاعی پاک و مومن و دست و چشم و دل پاک و سیر است و در عمرش ریالی حرام نخورده و در مدت مدیریتش اجازه نداده سر سوزنی اموال بیت المال هدر رفته باشد. بابا آدمی  امروز یک جور است فردا یک جور دیگر !!! حتم بدانید اگر شما 5 میلیارد تومان را بمن بدهید حتما می گیرم باور نمی کنید به جان و مال و پست های شما قسم می خورم که بگیرم!!! آنوقت بگید آقای شجاعی اهل معامله نیست !!!

---
ازطنز بسیار سیاه و شرم آور بالا که بگذرم ، وافعا جای تاسف دارد که فردی چون حقیر سعید شجاعی سعدی با توان تخصصی و تجربه بالای و سوابق پژوهش علمی در سه رشته کامپیوتر و برنامه ریزی اجتماعی و جهانگردی و فنی  و با نگارش صدهها مطلب و تحلیل و مقاله بدو زبان انگلیسی و فارسی که فقط در یک شبکه سیاسی و سطح بالایی بنام تویتر توانسته ام نزدیک به 10000 نفر از اساتید  دانشگاه و معلمان مدارس و پژوهشگران و مسئولین سازمانهای جهانی و برخی مقامات بین المللی و


 نویسندگان کتاب و مقاله نویسان و شبکه های تلوزیونی و رادیویی و غیره که دوبار هم  دعوتنامه اقامت دائم در آمریکا  اعلام شده توسط وزارت خارجه امریکا را قبول نکرده و ضمنا اولین فارسی کننده ویندوز اکسپی پروفیشنال در سال 82 و 83 هم بوده علاوه بر آنکه چند سال است توسط مغرضین ریاکار و خورنده گان بیت المال و دیگر کسانی که چشم دیدن بهتر از خود ندارند !!! در نهایت محرومیت از حقوق اجتماعی و شهروندی روبرو بوده و برای منافع مردم و کشور و حفاظت از خون شهدا همه را مظلومانه تحمل کرده تا از تحمیل جنگ و تجاوز به ایران بزرگ اسلامی (با نگارش و انتشار تحلیل و مقاله و نامه به سران سازمانها و مقامات دنیا بعنوان یک شهروند ساده و یک پژوهشگر حوزه فرهنگ و صلح


 جهانی در اینترنت) جلوگیری نماید و حالا بجای قدردانی و جبران گذشته و استفاده کامل از توان تخصصی بنده با این تهدیدات بچگانه در شهرم روبرو باشم.کجای دنیا با افراد فرهیخته و سرمایه ملی و معنوی خودشان چنین می کنند؟! کجای دنیا سراغ دارید که افراد بدرد بخور را دستگاهای اداری و امنیتی اجازه دهند مورد تهدید و پرونده سازی و تحریم !!! و تنگنای همه جانبه شرم آور قرار گیرند.بله این بود طنز زشت و طنز تلخ سیاه زمانه ما است.    

Saturday, July 18, 2015

آیا نباید گریست ؟!!!



سالها دل طلب جام جم از ما می کرد... آنچه خود داشت زه بیگانه تمنا می کرد

حافظ بزرگ

بنده سعید شجاعی سعدی بعنوان یک پژوهشگر و کارشناس صنعت جهانگردی (دو رشته تخصصی دیگر بنده برنامه ریزی اجتماعی و کامپیوتر است)  می پرسم :

چرا صنعت جهانگردی کشور را به اهلش نمی سپارید ! و برای کشور منافع سرشار اقتصادی و فرهنگی و امنیتی در سطح بین المللی بسیار بیشتر و  تضمین شده تر از آنچه که تیم مذاکره کننده هسته بزرگ و پر توان ما در وین بدست آورد ، بدست نمی آورید؟!


دیروز جمعه مورخ 26 تیرماه 1394 شاهد هجوم مشتاقانه چند صد هزار نفری  از سرتاسر میهن بزرگ ایران اسلامی در آبشار مارگون سپیدان استان فارس (در 105 کیلومتری شمال غرب شیراز) بودم . آبشاری که نه تنها زیباترین آبشار ایران که شاید چهارمین آبشار مهم دنیا هم باشد، اما این آبشار دارای کمترین امکانات لازمه است جاده باریک و پر پیچ و خم بسیار خطرناک آن و نبود امکانات کافی جا و اسکان و حتی نبود یک نیروی امنیتی و امدادرسانی و اورژانسی که مال و جان مسافران را در هنگام


 حادثه و تصادف حمایت کند و گوش بری دلالانی که یک وجب جا را برای نشستن خانواده های مسافران تا قیمت گرانترین هتل یک شهر بزرگ بالا برده اند همه و همه از دردها و کمبودها ناشی از بیتوجه ای و سوی مدیریت تایف بار است. همین جا از مقام عظمی ولایت که بارها فرموده اند به طبیعت گردی و کوهنوردی علاقمند و از همه دولتیان و و روسا و اعضای قوای سه گانه کشور و نیز قوای مسلح و غیره و صد البته از همه مردم خوب کشور و همه جهانیان دعوت می کنم تا از این آبشار بسیار زیبا و

منحصر بفرد



 دیدن نمایند و با چشم خود گفته بنده را راستی آزمایی فرمایند و نیز بنده سعید شجاعی سعدی نه فقط بعنوان یک شیرازی که بعنوان یک ایرانی که بخشی از عمرو تحصیلات و تجربه  خود را در رشته جهانگردی گذرانیده است  بعرض میرسانم :
هم بسیار خوشحال بودم که شاهد حضور بی سابقه جمعیت مشتاق برای دیدن یکی از زیباترین مناظر خلق شده توسط خالق هستی هستم و هم بسیار ناراحت و غمگین از بی امکاناتی و بی توجه ای همه دست اندر کاران مربوطه استان و حتی کشور به این منطقه بسیار مهم اقتصادی و فرهنگی و حتی


 بین المللی بودم . متاسفانه بنظر می رسد ریاست سازمان گردشگری و صنایع دستی در کشور ما بجای آنکه چه ازدیدگاه اقتصادی و سیاسی و حتی امنیتی و جایگاه بین المللی کشور ، متخصص ترین و مجرب ترین فرد بریاست  آن بر گزیده شود بنوعی حیات خلوت دولتها (چه اصلاح طلب و چه اصولگرا) بحساب آمده و هر گزینه ای که بعنوان وزیر یک وزارتخانه  به مجلس معرفی شده و رای نیاورد را ریسس این سازمان بسیار مهم می کنند و یا دوستان روسای جمهور که احتمالا رییس جمهور وقت


 بنوعی با آنها رودرب باستی دارد به ریاست این سازمان برگزیده می شود و این می شود که صنعت جهانگردی کشور با وجود دارا بودن بیشترین آثار مهم و ثبت شده جهانی 10 کشور اول دنیا هزار بار بدبختانه در سال دهها میلیارد دلار (اگر نگویم صدهها ) را از دست می دهد. بنده بعنوان یک کارسناس این صنعت بر این باورم اگر صنعت جهانگردی درست و بجا هدایت و مدیریت

 تخصصی گردد پتانسیل آن را دارد تا همه بودجه لازم کشور را بدون نیاز به فروش یک قطره نفت و مشتقات آن تامین کند. این صنعت بدلیل توان بسیار بالای فرهنگی و سیاسی در روابط بین الملل حتی از همه امکانات نظامی و امنیتی کشور می تواند بیشتر و آسانتر برای کشور تامین امنیت همه جانبه نماید باز اگر از امکانات و توانمندیهای آن درست و بجا در داخل استفاده گردد      

An important open letter to kamla Harris

  Honorable vice president and candidate for the presidency of the United States, Mrs. Kamla Harris Hello The risk of a major devastating...